محمدعلی اینانلو صبح شنبه به ابدیت پیوست
خبر شوکه کنندهای است برای یک روز شروع هفته؛ وداع با محمدعلی اینانلو
همین چندماه پیش بود، در دل ناکامیهای تیم ملی والیبال در مسابقات انتخابی المپیک در ژاپن که خبر آمد در بیمارستان بستری شده است. دیدن آن کوه عضله، در ۶۹ سالگی و روی تخت بیمارستان، درحالی که نفسهایش به سختی میآمدند و میرفتند، دشوار بود. مردی که صدایش سالهاست برای بسیاری از ما نوستالژیک شده. فرقی ندارد در ورزش باشد، محیط زیست یا تبلیغات انحصاری سامسونگ. مرد همهفن حریف تلویزیون را سکته مغزی زمینگیر کرده بود. چرا این اتفاق افتاده بود؟ پسرش که او هم یکی از قهرمانان تیراندازی تراپ ایران است، دربارهاش میگفت:«رفته بود به مزرعه؛ مزرعه ما در حوالی قزوین که در خواب این اتفاق برایش افتاد. دکترهایش میگویند ۲۰ دقیقهای تنفسش با مشکل روبرو شده بود.»
این حمله ضربه بزرگی به سلامتیاش زده بود اما مرد قویهیکل در آن سن و سال برای یک عمر ورزش و تندرستی، توانسته بود ردش کند. ولی انگار بیماری کارش را کرده بود که تنها چند ماه بعد، خبر تلخ رفتنش همه ما را غافلگیر کرده است. ما ماندهایم و خبر درگذشت محمدعلی اینانلو و خاطرات شیرین یادداشتهایش درباره والیبال. حرصهایی که از مربیگری کواچ میخورد و فریادهای ۲ سالهای که میزد و میگفت این مربی در قواره تیم ملی ایران نیست. نقدهایی که به رفتارهای گروههایی از ملیپوشان داشت و انتقادهایی که البته ستارههای آن تیم ملی آن را بر نمیتابیدند. همان بار آخر و بعد از بیماری بود که استاد با خنده می گفت:«اگر قرار است با کواچ تیم کارش را ادامه بدهد ، حاضرم تضمین بدهم که خودم با این تیم بهتر از او نتیجه می گیرم. تیم را به المپیک می برم و ریالی هم نمی گیرم.»
اینانلو که از قهرمانان بنام تیراندازی به اهداف پروازی، والیبالیستهای سرشناس دهههای ۴۰ و ۵۰ و اولین گروه مجریگری برنامه ورزش از نگاه ۲ به همراه جهانگیر کوثری از زمان تلویزیون ثابت پاسال و البته از موسسین انجمن روزنامهنگاران ورزشی ایران بود، در تمام این سالها در مقام یک کارشناس سعی کرده بود ارتباطش را با ورزش حفظ کند . گنجینه نوشتههای آخرینش درباره والیبال را به صورت انحصاری در آرشیو خبرآنلاین به جای گذاشت و هر بار می گفت: «به قول سیروس علینژاد بسوزد پدر کرم روزنامهنگاری که امانم نمیدهد و هی مجبورم حرص بخورم و بنویسم.»
استاد و شوخیهایش درباره تفنگ ۵ تیری که همیشه پر بود و آماده شلیک به منتقدان، حالا از میان مان رفته و خاطراتش را تا همیشه در یادمان باقی گذاشته است. او با آن سیمای منحصر به فرد و آن صدای فرازمینی.
روحش شاد و یادش گرامی.
Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.