آغاز دوران پسابرجام با دیپلماسی قدرت و لبخند

پایگاه اینترنتی امید هسته ای ایرانیان در یادداشت روز شنبه نوشت: با اعلام خبرِ آغاز مرحله اجرای برجام، چشم ها به ساعت ها دوخته شده است، ساعت ها و اختلاف ساعت در نوع و نحوه اعلام خودش موضوع مذاکرات بوده و هست؛ در این ساعت های پایانی، انتظار سخت ترشده است و سنگ اندازان در مسیر برجام نیز آخرین سنگ ها را به قصد شکستن شیشه قطار در حال حرکت برجام پرتاپ می کنند.

در این یادداشت به قلم حسن محمدی آمده است:در این ساعت ها، تیک تاک عقربه های ساعت هم بیشتر به گوش می رسد و در این میان جمهوری اسلامی ایران و همچنین گروه ۱+۵ به سرعت به تعهدات خود عمل کردند، به گونه ای که برخی ناظران سیاسی می گویند می توانیم برجام را موضوع تمام شده بدانیم و بر همین مبنا به استقبال از دوران پسا برجام رفته و از هم اکنون به تحلیل رفتار دولت ها در این دوران می پردازند. به همین روی در این مجال اندک به مواردی از فرصت ها، رفتارها، دلایل و نقش ایران در شکل دهی به تحولات پسابرجام می پردازم.
۱- فرصت هایی پیش رو:توافق هسته ای؛ فرصت هایی پیش روی ایران ایجاد می کند که چگونگی بهره مندی از آن ها موضوع مهمی است.این روزها در باب دستاوردهای توافق هسته ای سخن های بسیاری گفته می شود. برخی بدرستی بزرگترین دستاورد را حفظ کلیت صنعت هسته ای کشور می دانند و گروهی لغو تمامی تحریم ها و قطعنامه ها،عده ای تدوام غنی سازی و گردش سانتریفیوژها را مهم تلقی می کنند و عده ای دیگر گشایش های اقتصادی را، اما نگارنده معتقد است بزرگترین دستاورد توافقِ ناشی از مذاکرات ایران با گروه ۱+۵، آزاد شدن سیاست خارجی کشور از بندِ پرونده هسته ای و ورود ایران به جمع صاحبان مکنت و قدرت توام در عرصه نظام بین الملل است.
در دوران چالش هسته ای، مسوولان دستگاه دیپلماسی کشور به هر نقطه ای از جهان برای گشودن و توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی سفر می کردند طرف مقابل ازموضوع هسته ای ایران و با نیت باج خواهی سخن می گفت و برخی شان با لباس دوست در بزنگاه مسائل مهم منطقه ای و جهانی، قصد داشتند پرونده هسته ای را به عنوان وجه المصالحه روابط خود قرار دهند.
سیاست خارجی ایران در میان کشورهای خاورمیانه بیشترین پتانسیل منافع مشترک را در مورد مسائل منطقه ای با قدرت های بزرگ جهانی داشت اما به سبب سوء تفاهم های نشات گرفته از برنامه اتمی ایران، عربستان، اسرائیل و ترکیه در این میدان خالی جولان قدرت می دادند به همین خاطر فراتر از تحریم گردش آزاد کالا و سرمایه، سیاست خارجی کشور تحریم شده بود و این روزها و ساعت های پایانی، سیاست خارجی است که بندها را با تلفیق دیپلماسی قدرت همراه با لبخند، پاره می کند.
۲- دیپلماسی قدرت همراه با لبخند:دیپلماسی قدرت همراه با لبخند به ایالات متحده آمریکا و مذاکره کنند گان اروپایی فهماند که فشار بیشتر تهدید بیشتر در پی دارد و فشار بیشتر یعنی اقدام تهاجمی تر ایران ولی اگر مذاکره بر مبنای احترام متقابل و مقررات و ضوابط بین المللی باشد، می توان یک ایرانِ برخوردار از حس تعاون و همکاری و انعطاف پذیر را از نزدیک مشاهده کرد. به همین روی هرچند که تحریم ها بی تردید به اقتصاد ایران لطمه زده ولی اگر هدف از تحریم ها محدود ساختن برنامه هسته ای ایران بود صد درصد ناموفق بوده است.
با نگاهی به تئوری و دکترین های سیاست خارجی آمریکا و تحلیل دکترین اوباما در سیاست خارجی که استفاده از دیپلماسی به طور فزاینده، با نیم نگاهی به قدرت نظامی به عنوان آخرین گزینه است، بهتر می توان دلایل تعیین خط مشی سیاست خارجی ایران را در دولت روحانی و چرایی بازسازی سیاست خارجی این دولت را تحلیل کرد.
موضوع هسته ای ایران درچند سال اخیر به یکی از پیچیده ترین موضوعات در روابط بین الملل تبدیل شده بود و ازسال های پایانی دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون ایالات متحده امریکا با اتخاذ موضعی کاملا منفی مخالفت خودرا درجهت هرگونه فعالیت هسته ای توسط جمهوری اسلامی ایران ابرازمی کرد.
دولت اوباما با دراز کردن دست مذاکره به سوی ایران می توانست در صورت عدم دریافت پاسخ مناسب، سیاستش را به سیاست مخالفان همیشگی رابطه با ایران در آمریکا و اسراییل نزدیکتر کند اما نهایتا منفعتی برای دو کشور به جز ادامه خصومت همیشگی ایجاد نمی کرد. ایران با روی باز از مذاکره با اتکا به سیاست لبخند و قدرت استقبال کرد و روند امور به گونه ای تازه در عرصه هسته ای رقم خورد.
۳- مهمترین هدف قدرت های بزرگ از مذاکره:ایران تنها کشور دارنده دانش صلح آمیز هسته ای در جهان است که بدون اجازه گرفتن از قدرت های بزرگ وارد باشگاه فعالان دانش هسته ای شده است فلذا یکی از اهداف اصلی از مذاکره با ایران ایجاد شرایطی است تا از طریق آن بتوانند بازنویسی معاهده ان پی تی را در دستور کار قرار دهند. آنها باور نمی کنند کشوری انرژی هسته ای را بدون سلاح اتمی بخواهد و می خواهند بگویند، سلاح ایران دیگر در میان نخواهد بود.
ازنگاه واشنگتن و دیگرقدرت های بزرگ و درجهت کسب توافق اعضاء، الگوسازی جدیدی درجهت منطقی نشان دادن این محدودیت ها درقالب بازنویسی معاهده ان پی تی لازم به نظرمی رسد و روشن شدن تکلیف برنامه هسته ای ایران ازدید شش قدرت بزرگ جهان به عنوان الگوی اجرایی برای دیگراعضاء ان پی تی حائزاهمیت است.
۴- توافق هسته ای و دیپلماسی دولت یازدهم:سیاست خارجی کشور طی نزدیک به ۲ سال اخیر گام در مسیری با افق های روشن گذاشته است و با شفاف سازی در مورد فعالیت های صلح آمیز هسته ای که جایگزین موضع گیری های حساسیت برانگیز شد،جمهوری اسلامی ایران از مهمترین کانون های دیپلماسی و مقصد مورد نظر بسیاری از واحدهای نظام بین الملل برای گسترش روابط در زمینه های گوناگون قرار گرفت.
فراگیری عرصه ی دیپلماسی ایران همزمان با پیشبرد موضوع اختلاف های هسته ای، موجب بهبود وضعیت عمومی روابط خارجی با کشورهای دوست و هم سو، ایجاد زمینه های همکاری با دیگر کشورها و کاهش حجم تنش به ویژه با دولت های غربی شد ضمن آنکه حضور موثر در نشست ها و مجامع بین المللی و سازمان های جهانی و منطقه ای به طور جدی در دستورکار سیاست خارجی دولت یازدهم قرار گرفت.
اکنون در فضای پساتوافق می توان شاهد چرخشی ۱۸۰ درجه یی در سیاست کشورهای اروپایی بود به طوری که دولت ها و شرکت های اروپایی وارد رقابتی تنگاتنگ برای بازیابی جایگاه پیشین خود در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران شده اند.
رویدادهای اخیر تا حد زیادی درستی این انگاره ها را اثبات می کند و سیاست متعادل و چندجانبه گرا در تنظیم روابط خارجی حتی موجب گسترش مناسبات تهران- مسکو نیز شده است. نمونه بارز این رویکرد در تبادل مواد هسته ای میان ایران و روسیه دیده شد که به موجب آن روس ها کیک زرد خود را ارسال کردند و پس از چند مدت ایران اورانیوم غنی شده را برای شان ارسال کرد.
۵- ایران یک قدرت و بازیگر منطقه ای:عنایت به این مساله به تحلیل بهتر شرایط کمک می کند که تقاضاهای آمریکا نیز ریشه در تصور وجود تهدیدات ناشی از ایران در نظم منطقه ای دارد. چالش اصلی این است که آن مسائلی که آمریکا به عنوان تهدید از سوی ایران در نظر می گیرد، در مقابل از سوی ایران به عنوان فرصت تلقی می شود. بنابراین، دو طرف برداشت های متفاوتی از تهدیدات و فرصت ها دارند و سال هاست آمریکا نقشه های متعددی ترسیم می کند تا اندکی از قدرت اثرگذار ایران در منطقه بکاهد و از فرصت های مد نظر خود بهره ببرد.
ایران به عنوان یک قدرت و بازیگر منطقه ای در پی حفظ امنیت ملی و نقش آفرینی در صحنه منطقه ای و بین المللی متناسب با شأن و جایگاه خود است. ویژگی های ایران به گونه ای است که می تواند در جهت ایفای نقش سازنده در صلح و امنیت منطقه ای و بین المللی مورد استفاده قرار گیرد. ژئوپولتیک ایران نقش مهمی در مبارزه با تروریسم جهانی دارد. دمکراسی ریشه دار و بومی ایران می تواند همانند گذشته مبنای تأثیرگذاری در سطح منطقه باشد. فرهنگ شیعی ایران می تواند به عنوان ابزار مناسبی در جهت تضعیف رادیکالیسم تکفیری مورد استفاده قرار گیرد و نهایتاً قدرت مستقل و نظامی ایران می تواند ابزار مهمی در جلوگیری از افراطی گری های نظامی و ایجاد تعادل و ثبات منطقه ای باشد. بهره گیری از ویژگی های فوق، بستگی مستقیم به پذیرش نقش موثر و شایسته با جایگاه ایران در صحنه منطقه ای و بین المللی دارد.

دیگر مطالب

Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.