پایان ۱۲ سال تحریم‌های ظالمانه/ کلیدِ تدبیر قفل‌های نا امیدی را گشود/ روزهای درخشان در انتظار ایران

سرانجام به یمن تدبیر دولت حسن روحانی و تلاش تیم هسته‌ای و مقاومت ملت بزرگ ایران و رهنمودها، هدایت‌ها و حمایت‌های مقام معظم رهبری، ۱۲ سال تحریم های ظالمانه به پایان رسید.

حدود یک دهه می‌گذرد از روزی که مسئول اجرایی ایران، با ایده بی اثر بودن تحریم‌ها و شورای امنیت به قدرت رسید. مردی که تحریم‌ها را کاغذپاره خواند، همان که پیش‌تر البته وعده داده بود شورای امنیتی در کار نخواهد بود. همو بعدتر گفت رفتن پرونده ایران به شورای امنیت تاثیری بر کشور نداشته است. البته بعدها و در مناقشه با علی لاریجانی به کنایه خطاب به رئیس مجلس گفته بود اگر تحریم‌ها تاثیری بر اقتصاد ایران نداشته حتما اقدامات رئیس قوه مقننه موثر بوده است.
معمای اظهارات چند پهلوی آن مرد را کسی درک نکرد. هیچ‌گاه هم روشن نشد بالاخره در ذهن او چه می‌گذرد و در باور او تحریم‌ها اثربخش بوده‌اند یا خیر؟ از منظر او رفتن پرونده ایران به شورای امنیت خطرناک بوده یا نه؟ یا اصلا برقراری رابطه با آمریکا از دیدگاه او مطلوب بوده یا خطرناک؟
آن مرد اما با ایده‌ها و اندیشه‌های کشف‌نشده‌اش رفت تا آن یکی جای او را بگیرد. حسن روحانی با کلید آمد. کلیدی که وعده داد هم هسته‌ای را با آن حل می‌کند، هم تحریم‌ها را رفع می‌کند و هم رونق اقتصادی می‌بخشد. روحانی که با این وعده‌ها همه را به کلید جادویی‌اش امیدوار کرده بود سکان اداره کشور را به دست گرفت. کاربلدی آشنا به امور را بر مصدر کار گماشت و پرونده هسته‌ای را به وزارت خارجه بازگرداند و جواد ظریف بعد از حدود هشت سال دوباره به وزارت خارجه بازگشت.

مذاکرات فشرده
مذاکرات فشرده و پیاپی در شهرهای مختلف، در کشورهای گوناگون صورت می‌گرفت. توافق ابتدایی خیلی زود حاصل شد و برنامه موقف اقدام مشترک در ژنو به امضای وزرای ایران و ۵+۱ رسید. از آنجا به بعد کار دشوارتر شد. گفتگوهای وین و استانبول و نیویورک و ژنو و لوزان و مونته رو پی در پی برگزار می‌شد و تمدید و ادامه گفتگوها تنها دست‌آورد به نظر می‌رسید. جامعه کم‌صبر ایرانی هم که منتظر و ساخته شد ده‌ها لطیفه برای کلید روحانی و طرح تردید درباره کارایی آن کلید. 
اما روحانی و تیمی که مسئول کار کرده بود بر پیچ و خم ماجرا آشنا بود. ظریف نیک می‌دانست که نباید زمان را فدای توافقی بد نماید که اگر چنین می‌کرد خیلی پیش از این‌ها برجام روی میز بود.
ظریف با دقت نظر و وسواس در تمام ادوار مذاکرات این گفتگوها را طولانی و طولانی‌تر کرد. تمام انتقادات را به جان خرید اما بار را به مقصد رساند. در فروردین ۹۴ ظریف عیدی شیرین و به یاد ماندنی را در روزی که نحس خوانده می‌شد به مردم ایران هدیه داد.
و بالاخره پس از حدود ۳ هفته گفت‌وگوی متمادی و بدون تعطیلی در وین، ظریف و وزرای خارجه ۵ قدرت جهان بر بحران ساختگی و غیر ضروری هسته‌ای ایران پایان دادند. 
هنوز هم بودند بسیار ناامیدانی که اجرایی شدن برجام را رویایی ساده‌لوحانه می‌خواندند. همان‌ها که حصول برجام را هم دور از منطق و واقع‌نگری می‌دانستند. همان‌ها بسته شدن پی‌ام‌دی را غیر ممکن معرفی کرده بودند، بعدها با بسته شدنش هم رضایت ندادند و حاضر نشدند بر ناتوانی خود معترف شوند. «این نوع بسته شدن پی‌ام‌دی را هر کسی می‌توانست انجام دهد»، «پیشنهاداتی که در آلماتی و استانبول و بغداد به ما ارائه کردند بسیار بهتر از وضعیتی است که ظریف و همراهانش پذیرفته‌اند»
با تمام این اوصاف و همه بدبینی‌های این طرفی و آن طرفی هم کلید روحانی کار می‌کرد، هم ظریف دیپلماسی می‌دانست و هم طرف مقابل می‌خواست به توافق برسد. با گذشت حدود ۵ ماه از حصول برجام، طرفین تعهداتشان را هم تکمیل کردند و تحریم‌های اقتصادی علیه ایران رسما لغو، و نه تعلیق، شدند. تحریم‌هایی که روزگاری کاغذپاره خوانده شدند، اما هر نگاه منصفی تایید می‌کند، همین کاغذپاره‌ها چه‌ها که نکردند با ایران و ایرانی.

دیگر مطالب

Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.