۲ سال هیاهوی پوچ رسانه های مخالف علیه برجام

مروری هر چند مختصر بر عملکرد رسانه های مخالفان توافق هسته ای ایران و ۱+۵ طی ۲۷ ماه گذشته نشان می دهد راهبرد این رسانه ها، تردیدافکنی و ناامیدکردن مردم از به سرانجام رسیدن برجام و لغو تحریم ها بود؛ راهبردی که اکنون بی اساس بودن آن آشکار شده است.

پس از گذشت ۲۷ماه از آغاز گفت وگوهای زمانبر و دشوار هسته ای، سرانجام یکشنبه هفته جاری روز اجرای «برجام» (برنامه جامع اقدام مشترک) فرارسید؛ روزی که آخرین تکه جورچین هسته ای در محل مناسب خود قرار گرفت. اعلان رسمی اجرای برجام و لغو همه تحریم های هسته ای را نمی توان جدا از روند پیشرفت مذاکرات تحلیل کرد. پیش از «روز اجرای برجام» در بامداد ۲۷ دیماه، «طرح اقدام مشترک» در سوم آذرماه ۱۳۹۲، صدور «بیانیه سوییس» در ۱۳ فروردین ماه امسال، «روز تصویب برجام» در ۲۳ تیرماه به عنوان مهمترین قطعه های جورچین هسته ای، با موفقیت سر جای خود قرار گرفته بود.
در این میان تلاش های ضدبرجامی دشمنان خارجی و در صدر آنها رژیم صهیونیستی و رقبای منطقه ای ایران تاحدی توجیه پذیر است چرا که این دشمنان تاب تحمل پیشرفت و قدرتیابی افزونتر جمهوری اسلامی ایران را نداشته و ندارند. گفت وگوهای محرمانه ضدبرجامی این دشمنان با مقام های عالی رتبه ۱+۵ و همچنین سخنرانی های ایران هراسانه در صحن سازمان ملل و حتی کنگره آمریکا را می توان در این راستا تفسیر کرد. متاسفانه در این مدت برخی از مخالفان داخلی برجام با نام «دلواپسان» در زمین طرف مقابل بازی کردند تا گل به خودی بزنند؛ موضوعی که متاسفانه با بی اعتنایی به منافع ملی همچنان در جریان است.
در این نوشتار تلاش شده است تا برخی فضاسازی رسانه ای مخالفان برجام به طور مختصر در چند محور به تصویر کشیده شود.

۱- تلاش در بی اهمیت جلوه دادن اصل مذاکره 
از مهرماه ۱۳۹۲ و آغاز گفت وگوهای هسته ای، مخالفان برجام با بهره گیری از امکانات رسانه ای خود در صدد زیر سوال بردن اصل مذاکره با ۱+۵ برآمدند. مفاهیم، عبارت ها و جمله هایی همچون «به مذاکره خوشبین نیستیم»، «مسوولان خوشبین»، «خوش خیالی وزارت امور خارجه»، «این ها واقعاً باز هم به ادامه مذاکرات خوشبین هستند؟؟»، «خوش خیالی مذاکره با آمریکا» و … به طور مستمر تیتر روزنامه ها و تارنماهای مخالفان برجام را تشکیل می داد. این در حالی بود که دولت یازدهم با شعار تعامل سازنده با کشورهای منطقه و جهان در وادی سیاست خارجی قدم گذاشت و گفت وگو، مذاکره و مفاهمه را کلید حل وفصل اختلاف ها دانست.
بدون شک، در حل و فصل اختلاف فرسوده و غیرضروری هسته ای هیچ ابزاری را نمی توان کارآمدتر از ایجاد کانال های دیپلماتیک یافت. ۱۲ سال دورماندن از این اصل مهم، هزینه های زیادی را بر هر ۲ طرف تحمیل کرد. در فضایی که تمسخر تیم هسته ای با عنوان هایی همچون «برجام زدگی!»، «ما فقط نگران این خنده ها در مذاکرات هستیم» و «شیردلان برجام!» در صفحه نخست روزنامه های دلواپسان خودنمایی می کرد، مذاکره کنندگان شبانه روز در ژنو، وین و نیویورک در سطوح دوجانبه و چندجانبه مشغول رایزنی بودند. در نتیجه همین گفت وگوها بود که پرونده هسته ای برای همیشه بسته و بر عمر ۶ قطعنامه فصل هفتمی شورای امنیت و ۱۲ قطعنامه شورای حکام پایان داده شد؛ رخدادی که تصویرگر وضعیت استثناگونه ایران است چرا که در تاریخ سازمان ملل متحد سابقه نداشته است دولتی بدون جنگ یا سرنگونی از ذیل ماده های ۴۱ و ۴۲ فصل هفتم منشور ملل متحد خارج شود.

۲- تزریق یاس و ناامیدی به جامعه 
از دیگر اقدام های کارشکنانه رسانه های مخالف، پراکنش یاس در اوج گفت وگوهای هسته ای بود. «دلواپس به بُن بست رسیدن و شکست این مذاکرات هستیم»، «توافقنامه ژنو به بن بست رسیده است»، «مشتی وعده و دیگر هیچ»، «ایجاد امیدهای واهی»، «محاسبات رویاپردازانه و غلط درباره پیشرفت مذاکرات هسته ای»، «نمی توان به دستیابی به توافق جامع امیدوار بود»، «نباید امیدی به پیشرفت مذاکرات داشت»، «میانه روهای ایران هم از مذاکرات هسته ای ناامید شده اند»، «توافقی ضعیف و ناقص»، «لغو تحریم ها توهم است»، «دولت طبل توخالی»؛ اینها تنها گوشه ای از تیتر گزارش هایی است که در دوره پیش از توافق، یاس و ناامیدی را در جامعه رواج می داد.
در آن برهه، برگزاری بیش از ۳۰ دور از گفت وگوهای هسته ای در قالب نشست های ایران و ۱+۵ به همراه رایزنی های پرشمار در سطوح معاونان و کارشناسان عزم و اراده ای آهنین می طلبید. به نتیجه رساندن پرونده هسته ای با ابعاد گسترده فنی، سیاسی، حقوقی در کنار کارشکنی های داخلی، منطقه ای و جهانی باعث شد تا کارشناسان، برجام را به عنوان الگویی برای حل وفصل سایر مسایل اختلافی در جهان مطرح کنند؛ موفقیتی ملی که صبر، خستگی ناپذیری، صداقت و امید از ضرورت ها و زمینه های آن بود. جمع شدن این ویژگی ها بطور یکجا در تیم هسته ای و تصمیم سازان نظام باعث شد تا ایران بیش از ۲ سال با اقتدار کامل در برابر ۶ قدرت جهان حضور یابد و بر حقوق مسلم ملی پافشاری کند.

۳- اتهام به دولت در رسیدن به توافق به هر قیمتی 
پیش از تصویب و اجرای برجام کمتر می شد روزنامه ای مخالف را ورق زد که توزیع امتیازها بین ایران و ۱+۵ را ناعادلانه نشمرد. مخالفان برجام دولت را متهم می کردند که همه تخم مرغ ها را در سبد گفت وگوهای هسته ای چیده و به هر قیمتی که شده در صدد به نتیجه رساندن مذاکرات است. «دولت حیثیت خود را با انجام توافق –به هر قیمتی- تعریف کرده است»، «برقراری یک توافق با غرب ولو یک توافق بد که هیچ عقل سلیمی نیز حاضر به انجام آن نیست»، «عجله و ولعی که طرف ایرانی برای امضا قرارداد با ۱+۵ از خود نشان می دهد»، «دولت که همه تخم مرغ هایش را در سبد مذاکرات هسته ای چیده بود خودش نیز به این باور رسیده که به رغم دست و دلبازی های سخاوتمندانه نتوانسته آن چه را که می پنداشت محقق کند»، «امتیازات واگذاری از سوی ایران به مراتب گسترده تر از تعهدات طرف غربی است»، «راهی که می روند به ترکستان است و ما اصلا بازی برد- برد نداریم» و سخنانی از این دست به شکل مکرر و گسترده در رسانه ها و از تریبون های مختلف انتشار می یافت.
این در حالی بود که با ورود جدی ایران به گفت وگوهای هسته ای، تهران توانست بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ (سال ۲۰۱۵میلادی) شورای امنیت به همه قطعنامه های ۱۶۹۶ (۲۰۰۶)، ۱۷۳۷ (۲۰۰۷)، ۱۷۴۷ (۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (۲۰۰۸)، ۱۸۳۵ (۲۰۰۸)، ۱۹۲۹ (۲۰۱۰) و ۲۲۲۴ (۲۰۱۵) پایان دهد. بخشی از اموال و دارایی های مسدود شده ایران در طول گفت وگوها به کشورمان بازگردانده و پس از اعلام اجرای برجام نیز ۳۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار دیگر از منابع ارزی ایران آزاد شد. تحریم سوئیفت و نقل و انتقال بانکی در حوزه بین المللی لغو و همچنین نام ۴۰۰ شخص حقیقی و حقوقی از فهرست تحریم ها خارج شد. این پس ایران می تواند صادرات نفت خود را افزایش دهد. 
افزون بر آنچه گفته شد، ایران موفق شد اراده خود مبنی بر حق برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته ای و مهمتر از آن تداوم غنی سازی در خاک ایران را به طرف غربی تحمیل کند و در ردیف هشت کشور غنی کننده اتمی قرار گیرد. این یکی از مهمترین امتیازهایی بود که قدرت های جهانی به آن تن دادند. پیشتر، غرب با هرگونه غنی سازی اورانیوم در خاک ایران و ادامه فعالیت های هسته ای کشورمان به شدت مخالف بود و حتی به منظور وادار کردن ایران به خواسته های خود از تهدید به حمله نظامی استفاده می کرد. امروز ایران به جهان ثابت کرده است که به دنبال تولید و کاربرد سلاح هسته ای نیست و پدیده ساختگی ایران هراسی دیگر کارایی خود را از دست داده است.

۴- ناکام جلوه دادن لغو تحریم ها و برجسته سازی مطالبات
با وجود اینکه نیمه نخست فروردین ماه، ایران و ۱+۵ به چارچوب کلی توافق دست یافتند و این توافق در قالب بیانیه سوییس انتشار یافت اما رسانه های تندرو حامی دلواپسان همچنان بر طبل مخالفت خود می کوبیدند. نگاهی هر چند مختصر به برخی از تیترهای انتشار یافته در آن برهه زمانی، آشکارا نگرش منفی آنها را به تصویر می کشد. «مذاکرات به تحریم که رسید کند شد»، «موتور تحریم های غیر هسته ای آمریکا دور گرفت»، «دائماً در حال دور شدن از توافق خوب هستیم»، «دبه تایید شد»، «گزینه لگد به میز مذاکره»، «اجرای به هر قیمت توافق جایگزین توافق به هر قیمت شده است»، «وعده های نسیه برجام در ترافیک طرح های ضدایرانی آمریکا» و … از جمله این تیترها بودند. مخالفان در حالی به دنبال سنگ اندازی در مسیر توافق صورت گرفته بودند که رهبر انقلاب بارها از مذاکره کنندگان و روند گفت وگوهای هسته ای به طور صریح دفاع کرده بود و گفت وگوهای هسته ای زیر نظر شورای عالی امنیت ملی پیش می رفت. 
جالب تر آنکه پس از پیموده شدن روال قانونی برجام در ایران بازهم این افراد از مخالفت خود دست نکشیدند و به کارشکنی خود ادامه دادند. شعارهایی چون «دفن هسته ای»، «انتظارات از توافق هسته ای رکود را تشدید کرد»، «تحریم موشکی یعنی تجدیدنظر در برجام» و مسایلی از این دست در روزهای پیش از اعلان رسمی اجرای برجام در صفحه نخست روزنامه های دلواپسان خودنمایی می کرد. این رسانه ها حتی پس از اجرای برجام نیز به انتشار خبر و تحلیل با تیترهایی چون «تحریم ها نرفته برگشت»، «روز اجرا در راه /نوبت به تحقق وعده ها رسید» و «محل خرج برجام» پرداختند.
در مجموع، با نگاهی تحلیلی می توان دریافت که روند فضاسازی رسانه های جریان تندرو، همگام با مراحل گوناگون دستیابی به برجام و اجرای آن به پیش رفت. در آغاز گفت وگوهای هسته ای جریان دلواپس این باور را القا می کرد که به هیچ عنوان نمی توان با طرف غربی مذاکره کرد. تندروها حتی لبخندهای دیپلماتیک را نیز به باد انتقاد و تمسخر می گرفتند. افزون برآن، تزریق یاس و ناامیدی به جامعه صورت گرفت تا تیم هسته ای از پشتوانه مردمی بی نصیب ماند. پس از توافق اولیه، جریان دلواپس در کنار فضاسازی رسانه ای خود با برگزاری همایش ها و سمینارهای گوناگون تلاش کرد تا توافق صورت گرفته را توافقی برد- باخت به ضرر ایران جلوه دهد. به رغم اینکه اقلیت دلواپس خود می داند که توافق هسته ای نه خواست مذاکره کنندگان بلکه تصمیم نظام و ناشی از اراده ملت است اما هنوز از موضع خود عقب ننشسته است. تندروها با برجسته سازی نیاز به حل سریع چالش ها و برآوردن خواسته های مردم در فضای پسابرجام در تلاشند تا از محبوبیت دولت یازدهم بکاهند و ارزش توافق تاریخی هسته ای را به پایین ترین جایگاه ممکن فروکاهند.

دیگر مطالب

Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.