بر وزن طنز
در ادامه ابیاتی از سعید بیابانکی را میخوانید.
طبیب نسخه ی درد مرا چنین پیچید: دو وعده خوردن چایی به وقت چاییدن
معاونی که مشاور شده است میداند چقدر شغل شریفی است کشک ساییدن
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات بخواست جام می و گفت: ژاژ خاییدن
حکیم کاردرستی به همسرش فرمود: شنیدهایم که درد آور است زاییدن…
بد است زاغ کسی را همیشه چوب زدن جماعت شعرا را مدام پاییدن
خوش است یومیه اظهار فضل فرمودن زبان گشودن و دُر ریختن … «مشاییدن»
صبا به حضرت اشرف ز قول بنده بگو: که آزموده خطا بود آزماییدن
تمام قافیهها ته کشید غیر یکی خوش است خوردن چایی به وقت چاییدن!
Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.