دولت هوشمند یک دروغ بزرگ در ایران!

دولت هوشمند یک نیاز لاکچری برای ملتها محسوب می‌شود یا یک نیاز واقعی؟ دولت هوشمند برای شکل‌گیری به چه ابزاری نیاز دارد؟

به نقل از اقتصادنیوز، آیا دولت هوشمند در راستای صنایع هوشمند مطرح شده است؟دولت هوشمند نیازمند نهادینه شدن چه شرایطی است؟ اصولا ایران از نظر  دولت هوشمند جایگاه قابل قبولی دارد؟

گام نخست: تعریف دولت هوشمند

پیش از هرگونه داوری در مورد اینکه ایران چه جایگاهی در شکل‌گیری دولت هوشمند داشته است و اصولا مردم از خدمات دولت هوشمند راضی هستند یا خیر؟ باید  تعریف دقیقی در مورد دولت هوشمند داشت و وجه تمایز آن با دولت الکترونیک را متوجه شد.

واقعیت این است که دولت هوشمند بر بستر دولت الکترونیک شکل گرفته و تمام خدمات خود را از طریق ارتباطات دیجیتالی ارائه کرده و شهروندان را از حضور در ادارات بی‌نیاز کرده و مراجعان قادر می‌شوند ازخانه کلیه خدمات را دریافت کند.

این واقعیت را نباید فراموش کرد که کرونا ورود به این مقطع زمانی را سرعت بخشید و دولت را مجبور کرد تا بسترهای لازم را زودتر فراهم کند.

به عبارتی کرونا توانست ایران را چند پله در تحقق ایجاد زیرساخت الکترونیکی به جلو براند زیرا مدارس ناچار شدند تا آموزش آنلاین را جایگزین آموزش سنتی کنند.

همین «جبرتاریخی» برای ما یک نقطه عطف محسوب می‌شود که باید آن را پاس داشت. اما این زیرساخت و زیر ساخت الکترونیکی شدن خدمات دولتی را نمی‌توان تبلور تحقق دولت هوشمند دانست.

یک سوبرداشت

در این میان بسیاری از سیاستگزاران دچار این توهم شدند که فراهم کردن بسترهای الکترونیکی کافی است و به قولی این رسالت برای آنها به پایان رسیده است.

اما واقعیت این است که تنها استفاده از ابزارهای الکترونیکی برای تسریع در امور اداری کافی نیست و مدیریت و رهبری هوشمند،زیرساخت و فناوری هوشمند،تعامل هوشمند،خدمات هوشمند،محیط هوشمند،امنیت هوشمند باید در بستر ارتباطات دیجیتالی به اولویت نخست تبدیل شود.

اگر دولتی این اهداف را تامین کند می‌توان آن را دولتی هوشمند دانست. درغیراینصورت دولت الکترونیک را نمی‌توان دولتی هوشمند دانست.

آرمانشهر دولت هوشمند

دولت هوشمند در کل اهدافی همچون افزایش مشارکت شهروندان در حوزه های مختلف مدیریتی و نظارتی؛جمع‌آوری اطلاعات مکان محور و تصمیم سازی بر اساس این اطلاعات؛پردازش داده‌های حجیم و ایجاد مدل‌های جدید کسب و کاری؛تسهیل نوآوری و قابلیت رقابت‌پذیری در سطح کلان؛اشتراک‌گذاری اطلاعات و یکپارچه‌ساز پایگاه داده‌ها به منظور شفافیت بیشتر؛حل مشکلات و معضلات اجتماعی با کمک فناوری؛ایجاد ترکیبی خلاقانه از نوآوری و فناوری‌های نوظهور در بخش‌های دولتی و جریان آزاد اطلاعات است.

به همین دلیل اگر قرار است تا ما دولتی را هوشمند بدانیم باید این نکته را مورد ارزیابی قرار بدهیم که دولت مستقر چقدر توانسته است تا این اهداف را تامین کند؟

دولت هوشمند در نهایت لازم است تا برابری؛کارآیی؛اثربخشی؛خلاقیت؛نوآوری؛کارآفرینی؛مشارکت عمومی؛انعطاف‌پذیری؛پذیرش تغییرات؛درک صحیح از فناوری؛یکپارچگی؛شهروند مداری؛مبتنی بر شواهد عمل کردن؛پایدار بودن در شرایط مختلف را نهادینه کند.

دولت هوشمند ؛دولتی خدمت محور، پیشرفته، مسئولیت‌پذیر، پاسخگو و شفاف است. اگر دولتی بتواند این اهداف را محقق کند قطعا هوشمند است وگرنه تنها اتکا بر توسعه ارتباطات  الکترونیکی کافی نیست.

به جرات می‌توان گفت که در ایران ما شاهد شکل‌گیری بخشی از دولت الکترونیک هستیم.

همچنانکه نزدیک به هشت سال پیش یعنی در سال ۹۳ طرح دولت همراه  به تمامی سازمان‌ها ابلاغ شد، آموزش استفاده از دولت الکترونیکی به عموم افراد جامعه به صورت فراگیر شروع شد.

کاهش هزینه

کاهش هزینه‌های دولت؛امکان بوجود آمدن شهرهای هوشمند؛کاهش فساد اداری و بهبود شفافیت در جامعه؛افزایش کیفیت زندگی مردم و بهبود کارآیی در نهادهای مختلف؛امکان سرمایه‌گذاری های جدید در حوزه‌های نوآورانه؛دسترسی آزاد به اطلاعات و بهبود تعاملات؛ارائه خدمات آنلاین در هر زمان و مکان در دولت الکترونیک است.

دولت الکترونیک یک نیاز عمومی در تمامی جوامع در حال توسعه است که بایستی زیرساخت‌های آن مورد توجه قرار گیرد.

ایجاد قوانین لازم برای تدوین فرآیندهای هوشمندسازی می‌تواند یک گام مهم در ایجاد یک دولت هوشمند باشد. دولتی که بتواند با شفافیت امور اداره کشور را به پیش ببرد و مردم با امید بیشتری تلاش کنند تا کشورشان به توسعه‌ی پایدار دست یابد.

سخن آخر

درست است که دولت الکترونیک در جامعه ما تا حدودی نهادینه شده است اما واقعیت این است که کشور ما برای رسیدن به اهداف دولت هوشمند راه طولانی در پیش دارد.

دیگر مطالب
ثبت نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.