چرا احیای برجام مهم است؟
از زمان از سرگیری مذاکرات بر سر توافق وین، ایران تلاش کرده است تا با پافشاری بر خواسته های خود، دفع الوقت کند و از هرگونه تبعیت بدون پیشرفت طرف امریکایی خودداری کند.
باید اذعان کرد که تهران در برابر شرایطی که آن را از سیستم بانکی و بازارهای بین المللی منزوی می کند، توانایی نسبی را برای مقاومت نشان داده است. راهبرد «نگاه به شرق» با تقویت مشارکت با چین، روسیه و همسایگانش در آسیای مرکزی، این کشور را به راه اندازی اقتصاد مقاومتی قادر کرده است.
اگر ایران نتواند از وضعیت انزوای خود خارج شود، در عرض چند سال، هیچ دولتی، اصلاح طلب و محافظه کار نمی تواند پاسخ موثری به آن بدهد.
در کشوری که تحت تحریم های بین المللی قرار دارد، اجرای جاه طلبی های دولت جدید حتی تا حدی از نظر فنی غیرممکن است. اگرچه تداوم تحریمها به تنهایی به فروپاشی کامل ایران منجر نمی شود، اما لغو آنها به خروج آن از رکود و در نهایت عادیسازی روابط تجاری با سایر نقاط جهان کمک میکند.
فقیر شدن ایرانی ها، تبعید نیروهای فعال، جنبش های اعتراضی مکرر فزاینده، ثبات جمهوری اسلامی را همواره تهدید می کند.
تحریمها بهویژه بحران زیستمحیطی را که مهمترین چالش ایران در سالهای آینده خواهد بود، تشدید میکند. سالهاست که سیاستهای عمومی ایران، با تمرکز بر سایر شرایط اضطراری، از هرگونه سرمایهگذاری در جهت گذار زیستمحیطی و توسعه پایدار، بهویژه در بخش انرژی غفلت کرده و ایران را به یکی از اصلیترین انتشار دهندههای دیاکسید کربن در جهان تبدیل کرده است. تظاهرات منطقه اصفهان در پاییز 2021 نیز نشان داد که دسترسی به آب ضروری برای بقای کشور و ساکنان آن به یک موضوع سیاسی بزرگ تبدیل خواهد شد.
با وجود قدرت نظامی غیرقابل انکار ایران، این ضعف های سیاسی و اجتماعی اعتبار دیپلماتیک ایران را در منطقه از بین می برد. تهران که در صحنه جهانی منزوی شده، به نظر می رسد در سود جستن از تغییرات سریع ژئوپلیتیکی که آن را احاطه کرده است، مشکل دارد. بنابراین، نتوانست روی خروج امریکا از افغانستان سرمایه گذاری کند و نقش آن به استقبال و کنترل هجوم پناهجویان به مرزهای شرقی خود محدود شد. این امر به نفع سایر بازیگران است. از دست دادن اعتبار دیپلماتیک ایران زمانی محسوس است که سیاست روسیه، متحدی مهم که به نظر میرسد اهداف منطقهای خود یا همسایگانش را نادیده میگیرد.
همزمانی نزدیکی ایران و عربستان با پیشرفتهای معدود حاصل از دور اول مذاکرات هستهای ایران در وین به هیچ وجه تعجبآور نیست. بدیهی است که احیای برجام، حتی جزئی، به کاهش تنش با امریکا و متحدانش در خاورمیانه کمک خواهد کرد. این امر مستلزم آن است که ایران از خواستههای خود، حتی خواستههای مشروع، یعنی امتناع از هرگونه تبعیت از مفاد توافق بدون گام اول از سوی واشنگتن، و مهمتر از همه بدون هیچ گونه تضمینی در مورد تداوم توافق در صورت تغییر سیاسی در امریکا، صرف نظر کند.
دستیابی به یک توافق هستهای جدید هدف اساسی و حتی وجودی برای منطقه و بهویژه تهران است، بدون این که ایران را به قدرتی مخرب تبدیل کند، همانطور که دولت عبری بهویژه از آن میترسد. عادیسازی روابط این کشور با واشنگتن به کاهش تنشهای منطقهای کمک میکند، بهویژه که اثربخشی نظامی آن در ائتلاف امریکایی – ایرانی قبلاً در برابر طالبان و داعش اثبات شده است. همچنین رقبای ایران را مجبور می کند تا در سیاست فوق امنیتی تجدید نظر کنند.
راهبرد کنونی جمهوری اسلامی دستیابی به چنین هدفی را به خطر می اندازد. علاوه بر خواستههای غیرواقعی دولت جدید ایران در جریان مذاکرات، توسعه برنامه هستهای ایران، آن را شریکی با نیات مبهم و غیرقابل اعتماد از نظر طرفهای دیگر معرفی کرده است. اگر وضعیت ادامه پیدا کند، واشنگتن هیچ مشکلی برای متحد شدن با اروپایی ها در بررسی تحریم های جدید یا حتی حملات مستقیم به تاسیسات هسته ای یا شخصیت های معروف ایران نخواهد داشت. متأسفانه ایران نمی تواند بدون عادی سازی روابط خود با امریکا از نابودی آهسته اجتناب کند. از این نظر، سال 2022 برای آینده آن تعیین کننده خواهد بود.