تا کی باید با «مردم» تعارف کرد و از ترس افکار عمومی آن‌ها را نقد نکرد؟

این که جواد خیابانی بخواهد کاندیدای نمایندگی مردم در مجلس شود البته حق اوست و هیچ کس نمی‌تواند شهروندی را به دلیل استفاده از حقوق قانونی‌اش مواخذه کند.

 اما مسئله، مردمی است که به او رای خواهند داد؛ آن‌هایی که پیش از این در موقعیت‌های مشابه آرا خویش را داخل سینی مطلا گذاشتند و تقدیم کردند به کسانی چون ‫رضازاده، ‫‏علیرضادبیر، ‫‏عباس جدیدی و ‫‏هادی ساعی.
حاصل آن رای دادن‌های کیلویی همین است که همان مردم در ‫ ‏تهران دارند از شدت ‫‏آلودگی هوا خفه می‌شوند و حتی از نماینده‌های منتخب‌شان در ‫شورای شهر تهران نمی‌توانند انتظاری داشته باشند.
چون حتی فکر کردن به اینکه یکی مثل ‫‏جدیدی یا ‏دبیر توان یافتن راه حلی برای آلودگی هوا تهران دارند اشتباه است. در همان انتخاباتی که حضرات فوق راهی شورای شهر شدند آرا یک متخصص ‫‏مدیریت شهری با مدرک دکترای این رشته حتی چهار رقمی هم نشد.
حالا هم همین مردم قرار است حماسه‌ای دیگر بیافرینند و ‫خیابانی را به ‫‏مجلس بفرستند. ‫‏جواد خیابانی از عباس جدیدی چه کم دارد که نتواند ‫‏نماینده و ‫‏وکیل مردم باشد؟
از نگاه من، ایرادی به خیابانی وارد نیست. آن چنان که به جدیدی‌ها و دبیرها و ساعی‌ها هم نمی‌توان خرده گرفت. نقد و انتقادی اگر وجود دارد، که بسیار هم وجود دارد، به ‫‏رای‌دهندگانی است که روی کاغذ رای خود می‌نویسند جدیدی، ساعی، دبیر و البته به زودی جواد خیابانی.
پی نوشت: تا کی باید با «مردم» تعارف کرد و از نقد «مردم» از ترس افکار عمومی پرهیز کرد؟
دیگر مطالب

Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.