چرا ایران به دنبال برگرداندن هزینههای خود در سوریه است؟
انتظار قراردادهای طولانیمدت نظیر امتیازاتی که به روسها داده شده، زمانی توجیهپذیر است که نقش ایران در سوریه فراتر از حضور مستشاری باشد.
سخنان رحیم صفوی دستیار و مشاور عالی فرمانده کل قوا در نشست «بررسی بحران سوریه، آخرین تحولات میدانی و سیاسی» در موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام حاوی نکات تازه و مهمی است که بیش از آنکه مرتبط با بحران سوریه باشد، تشریحی بر رویکرد منطقهای کشورمان است که در ادامه بررسی میشود.
۱- مطابق اظهارات ایشان منطقه غرب آسیا حداقل تا دو دهه دیگر محل رقابت قدرتهای بزرگ مثل آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپا خواهد بود و در آینده نزدیک چین و هند هم در این منطقه حضور پیدا خواهند کرد. علاوه بر این در عراق و سوریه شاهد دو سطح از رقابت منطقهای و بینالمللی هستیم. عراق و سوریه محل رقابت قدرتهای منطقهای مثل ایران، ترکیه و عربستان هم هستند.
اولین نکتهای که از سخنان ایشان استنباط میشود این است که بهواسطه اهمیت سیاسی، جغرافیایی و اقتصادی غرب آسیا و به طور خاص خاورمیانه و وجود رقابت منطقهای و بینالمللی، حضور و رقابت ایران اجتنابناپذیر است.
۲- اما پذیرش این موضوع نیازمند بازتعریف داخلی از مرزهای سیاسی و افزایش عمق استراتژیک حضور ایران است. موضوعی که بعد از انقلاب اسلامی از نگرانیهای رژیم صهیونیستی بوده و بعد از سرنگونی رژیم عراق در سال ۲۰۰۳ به عامل نگرانی رقبای منطقهای ایران (ترکیه، عربستان) و سایر کشورهای عربی منطقه خاورمیانه مانند قطر، امارات متحده عربی و بحرین شده است. اما امروزه صحبت از افزایش وزن یا حضور منطقهای ایران مختص کشورهای یاد شده نیست و اشاره به افزایش نفوذ منطقهای ایران علاوه بر سخنان رحیم صفوی، غالبا در سخنان بسیاری از مسئولین مشهود است.
پیام توییتری یک ماه قبل حسین امیرعبدالهیان دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بینالملل نمونه دیگری از این موارد و مبین رویکرد منطقهای کشورمان است. او در پاسخ به تهدیدات برجامی ترامپ عنوان کرد: هرگز اجازه نمیدهیم با تهدید لغو، اصلاح یا پاره کردن برجام، امنیت ملی، قدرت دفاعی و «نفوذ سازنده منطقهای ما» را هدف قرار دهید.
۳- پس از هجوم گروههای تروریستی به دو کشور عراق و سوریه، ایران به درخواست نظام رسمی دو کشور جهت حفظ یکپارچگی آنها وارد عمل شد. ایران از ابتدا حضور خود در این دو کشور را مستشاری اعلام کرد. اما اکنون همانند روسیه به دتبال بازگشت هزینههای خود در سوریه است. مطابق اظهارات صفوی «جمهوری اسلامی ایران هم بایستی هزینههایی که در سوریه کرده است را برگرداند و سوریها این آمادگی را دارند که از نفت، گاز و معادن فسفات سوریه (این هزینهها را برگردانند)»؛ به گفته وی «ایران هم میتواند با سوریه قرارداد طولانی مدت سیاسی و اقتصادی داشته باشد.»
اما نکتهای که در این بین اهمیت دارد این است که انتظار قراردادهای طولانیمدت نظیر امتیازاتی که به روسها داده شده است زمانی توجیهپذیر است که نقش ایران در سوریه فراتر از حضور مستشاری باشد. شاید خطاب قراردادن دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور در اطلاعیه سال گذشته این شورا با عنوان «مقام عالی هماهنگکننده اقدامات سیاسی، نظامی و امنیتی ایران با سوریه و روسیه» ناشی از ماهیت ابعاد مختلف نقش ایران در سوریه است.
۴- یکی دیگر از موارد مهم در سخنان سردار رحیم صفوی، صادرات معادن فسفات سوریه توسط ایران است. در سخنان ایشان مشخص نیست که ایران بهعنوان سرمایهگذار خارجی عهدهدار این مسئولیت است یا امتیازی است که بابت جبران بخشی از هزینهها واگذار شده است اما مهمتر از اینها، علل پیگیری بازگرداندن هزینه هاست. بهعبارتی باوجود حمایتهای همیشگی ایران از جریانهای مقاومت، هیچ زمانی بازگشت هزینهها مطرح نشده است. این امر احتمالا دلایل مختلفی دارد؛ نخست، آنگونه که مسئولین کشور نیز اذعان دارند وزن منطقهای و عمق استراژیک کشور از زمان سرنگونی رژیم بعثی عراق در سال ۲۰۰۳ افزایش یافته است. محور ایران، عراق، سوریه و مدیترانه که در سخنان صفوی به آن اشاره شده بخشی از گستره افزایش وزن منطقهای ایران است و دوم، با توجه به پیشبینی ایشان مبنی بر تداوم رقابت منطقهای و جهانی در غرب آسیا تا دو دهه دیگر، گسترش نقش ایران و به طبیعت امر افزایش هزینهها دور از انتظار نیست. سوم، فشارهای اقتصادی و تحریمهای بینالمللی کشور در بیش از یک دهه گذشته به دلایل متعدد از جمله پرونده هستهای افزایش یافته است، بنابراین ایران برای حفظ و تقویت نقش منطقهای خود چارهای جز جبران هزینهها در خارج از مرزها نخواهد داشت.
۵- اما نکته آخر مربوط به علت رسانهای شدن این موضوع است که احتمالا بیارتباط با دلایل پیش گفته نیست. یعنی شاید از دیدگاه برخی در کشور مشکلات اقتصادی بیارتباط با رویکرد منطقهای نیست؛ موضوعی که در اعتراصات دی ماه سال جاری به صورت محدود نیز بروز کرد. لذا رسانهای شدن این مسئله را میتوان با هدف توجیه افکار عمومی داخلی ارزیابی کرد.
Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.