انتقادات مهراب قاسمخانی از تلویزیون؛ اگر میتوانستند چند مدیری و عطاران پرورش میدادند
مهراب قاسمخانی که سابقه سالها نوشتن فیلمنامه سریالها را در کارنامه دارد، حالا می گوید سیستم صداوسیما در حال حاضر به گونهای شده که باید آن را کوبید و دوباره ساخت.
مهراب قاسمخانی نویسنده تعدادی از سریالهای تلویزیون است که همراه با برادرش پیمان قاسمخانی بیشترین همکاری را با مهران مدیری داشتهاند و سریالهای پربینندهای را به نگارش درآوردند.
او افزود: تلویزیون هیچگاه به ما اطمینان نداشت و همیشه فکر میکرد توطئهای در پس پرده است. همان سالهایی هم که دایم برای تلویزیون کار میکردیم و فیلمنامه سریال مینوشتیم مدیران به اجبار اینکه مردم کارهای ما را دوست داشتند، مجبور بودند با ما به عنوان نویسنده کار کنند و چندان تمایلی به این همکاری نبود. البته ما هم به خاطر تلویزیون کار نمیکردیم بلکه برای مردم و بینندهها کار تولید میکردیم اما حالا آنقدر مخاطب تلویزیون پایین آمده که من دیگر آن هیجان سابق را برای کار در این رسانه ندارم. از طرف دیگر نیز فکر میکنم پیر شدهام چون دیگر تحمل این همه ممیزی در آثارم را ندارم.
این هنرمند درباره اینکه آیا هنوز هم تلویزیون نگاه میکند یا نه، توضیح داد: من خیلی تلویزیون نمیبینم و فقط فوتبالها را نگاه میکنم. فکر میکنم تنها بخشی که در تلویزیون به خوبی به آن عمل میشود برنامههای پخش فوتبال است و از آنجایی که باقی برنامهها یا سریالها را نمیبینم خیلی نمیتوانم در این باره نظر دهم. البته پیش از این هم خیلی اهل تماشای تلویزیون نبودم و حتی بعضی از سریالهای خودم را هم ندیدم و دوست نداشتم ببینم. البته مفهومش این نیست که این سریالها بد بودهاند بلکه شاید من با آثار دیگری سرگرم میشدهام.
قاسمخانی ادامه داد: من بعضی از سریالهای خودم مثل «پاورچین»، «دزد و پلیس» و «شبهای برره» را دوست داشتم و میدیدم اما سریالهایی مثل «نقطهچین» را علاقه نداشتم و نمیدیدم که البته چنین کارهایی باز هم بودهاند.
او درباره وضعیت امروز تلویزیون بیان کرد: تلویزیون خیلی شرایط عجیبی دارد؛ اینکه ارگانی با این بودجه عظیمی که در اختیار دارد، سرمایهای که از تبلیغات در میآورد و این میزان از نیروی انسانی و کارمند و شبکه اینقدر ناموفق باشد تعجبآور است و به نظرم باید به طور جدی مورد تحقیق و تفحص قرار بگیرد. درست است که این میان برنامههای خوبی هم ساخته میشود و دوستان زحمت میکشند اما همین زحمات هم به هدر میرود. عجیب است که کسی نمیپرسد نتیجه چه میشود به طور مثال وقتی شما یک کار اقتصادی انجام میدهید و یا با خود میگویید فلان مقدار در یک ساختمان سرمایهگذاری میکنم، نیتتان این است که به یک نتیجهای برسید اما من متوجه نمیشوم که تلویزیون چه توجیهی دارد. اگر هدف این رسانه سرگرم کردن مخاطب است پس چرا این اتفاق رخ نمیدهد.
این فیلمنامهنویس درباره نقش تلویزیون در ایجاد ستاره در حوزههای مختلف گفت: اکنون نویسندهها، بازیگران و کارگردانان جذاب و خلاق کمتر تربیت میشوند و به تدریج میفهمید که دست تلویزیون خالی است و تولید ستاره ندارد. تلویزیون همیشه استفادهکننده بوده و اگر میتوانست سعی میکرد پنج تا مهران مدیری پرورش دهد و یا چند نفر دیگر مثل رضا عطاران تربیت میکرد. این عطاران است که به تلویزیون بها و ارزش میدهد و تلویزیون تاثیری در پرورش ستارهها ندارد. اگر مدیریتی بخواهد تغییری در این چرخه داشته باشد به نظر من باید این سیستم معیوب و بیتاثیر را بکوبد و دوباره بسازد.
Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.