مازنی: بودجه حوزه علمیه بسیار ناچیز است/ آیتالله مصباح هم باور کرد احمدینژاد منحرف شده
حجتالاسلام احمد مازنی گفت: واقعیت این است که قریب به اتفاق طلبههای حوزه علمیه در فقر زندگی میکنند و زندگی سالمی دارند. آنهایی هم که در مناصب حکومتی هستند ممکن است برخی آداب طلبگی را رعایت نکنند غافل از آنکه این عملکرد بیش از همه به چشم میآید لذا باید مراقب باشیم.
بودجه ۹۷ درحالی در ساختمان هرمیشکل بهارستان، در حال بررسی است که انتقادات از بودجه برخی نهادها و موسسات خصوصا نهادهای فرهنگی همچنان مطرح است. در این میان ابهامی نیز درباره بودجه حوزه علمیه وجود دارد، انتقاداتی که از سوی سخنگوی حوزه علمیه قم با واکنش روبرو شد و گفت: جریانی به دنبال تضعیف روحانیت است و تلاش زیادی صورت گرفت که نهاد دینی را در خصوص بودجه زیرسوال ببرند.
حجتالاسلام احمد مازنی نماینده اصلاحطلب مجلس هم گرچه وجود چنین جریانی را تایید میکند اما این را هم میگوید که انتقادات به حوزه بخاطر عملکرد این نهاد است. او تاکید دارد که بودجه حوزه ناچیز است.
وی درباره هزینههای حمایتهای سیاسی حوزه از برخی چهرههای سیاسی چون احمدینژاد هم میگوید این موضوع در همهجا وجود دارد،حتی آیتالله مصباح هم امروز باور کرده که احمدینژاد منحرف شده است.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گفتوگوست:
هر سال موقع بودجه که میشود بحث بودجه حوزه علمیه قم یکی از موضوعاتی است که مورد توجه قرار میگیرد، برخی نسبت به دولتی شدن حوزه هشدار میدهند برخی خواستار شفافیت بودجه حوزه هستند… نگاه شما به این ابهامات جیست؟
من فکر میکنم قبل از اینکه بخواهم به این سوال پاسخ دهم بهتر است موضوع را به گونهای دیگر ببینیم. امروز هجمه زیادی به بخشی از اعتباراتی که مربوط میشود به بودجه فرهنگی صورت گرفته است اما واقعیت این است که موضوع بودجه حوزه فرهنگ نسبت به حوزههای دیگر بسیار ناچیز است. بودجه حوزه فرهنگ ۰٫۶ درصد کل بودجه است درحالی که همه مجموعهها از جمله وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه قم و ….در این بودجه تعریف میشوند. به نظر میرسد این روال منصفانه نباشد چراکه فرهنگ در همه شئون جامعه تائثیرگذار است و ما به دلیل پرداختن به مسائل روزمره و نیازهای منطقی از بسیاری مسائل زیربنایی فاصله گرفتیم و این دور ماندن از مسائل اساسی خود یک موضوع فرهنگی است که اگر این مجموعهها را تقویت کنیم حتما در موضوعات اقتصادی و سیاسی هم موثر خواهد بود.
در این بین سهم دستگاههای مختلف از همان شش دهم درصد نیز متفاوت است و آنچه به حوزه علمیه اختصاص دادهاند بیشتر درمورد بحث عمرانی است. آیا کسی برای ساختن ساختمان دانشگاه میگویند چرا برای ساختمان دانشگاه هزینه کردید؟ حوزه علمیه هم این شرایط را دارد. بخش دیگری از این بودجه صرف خانواده طلبههایی میشود که عمری را صرف امور دینی کردهاند و حال خودش در قید حیات نیست؛ برای آنکه توجهی به او و خانوادهاش بشود آنها را بیمه کردهاند. بخشی هم مربوط میشود به حوزههای علمیه خارج از کشور مانند جامعه المصطفی که فقط یک کد میدهم و بیشتر درمورد آن صحبت نمیکنم.
ببینید کل بودجه فرهنگ مگر چقدر است که این سازمانها بخواهند استفاده کنند شما ببینید کشورهایی مانند آمریکا برای بورسیه کردن و تربیت کردن دانشجویان رشتههای مختلف چه در کشورشان و چه در کشورهای دیگر هزینههایی میکنند که اصلا با هزینههای ما قابل قیاس با بودجهای که ما برای مذهب شیعه و اهل بیت هزینه میکنیم نیست. به منتقدان باید گفت چه اشکالی دارد مثلا در یک کشور آفریقایی فردی که در معرض خطر جذب داعش هست به اسلام شیعی جذب شود.
صحبت بر سر این است که چقدر انتقاد به بودجه حوزه علمیه میتواند متاثر از انتقاد به عملکرد آن باشد.
ابتدا لازم بود بحث بودجه حوزه علمیه روشن شود چراکه گاهی اوقات یک بستهای به فردی میدهیم و دیگری فکر میکند این بسته پر از سکه است درحالی که چیزی نیست بنابراین بودجهای که صرف حوزه علمیه میشود بسیار ناچیز است و باید منصفانه به مسائل نگاه کرد؛ این موضوع را من به عنوان یک طلبه اصلاحطلب میگویم. اما در مورد عملکرد حوزه باید گفت حوزه به اندازه ظرفیت خودش کار کرده است اما نیاز جامعه بیش از چیزی است که حوزه انجام داده است.
اعتماد عمومی جامعه به حوزه علمیه را چطور میبینید؟
به نظرم این یک موج است که افرادی سوار بر موج میشوند. ببینید زلزلهای رخ میدهد و جمع زیادی در این زلزله آسیب میبینند در این میان افرادی اعلام میکنند مردم شما به دولت اعتماد ندارید به من اعتماد کنید و شماره حساب میدهد و پولهایی هم به حساب او واریز میشود حال ممکن است چندین برابر این مبلغ را به نهادهای وابسته به حاکمیت واریز کنند کما اینکه آقای فتاح رئیس کمیته امداد آمارهایی از مبالغ واریزی اعلام کرد که خیلی رقم بیشتری بود. ما باید در جهت افزایش اعتماد عمومی گام برداریم و اگر این اعتماد عمومی آسیب دیده باشد که به نظر من آسیب ندیده است بخشی از آن متوجه افرادی است که موجسواری میکنند.
یعنی شما هم با سخنگوی حوزه علمیه موافق هستید که جریانی دارد حوزه علمیه را تضعیف میکند؟
من ۵۰ درصد با این مسئله موافق هستم. بدون تعارف ما در ۵۰ درصد معتقدیم جریانی در مقابل گفتمان نظام اسلامی قرار دارد. این جریان در مقابل گفتمانی که ریشه آن از حوزه علمیه است و وارد مجموعه شده و بر پایه دین و دموکراسی جمهوری اسلامی را تعریف کرده است قرار گرفته است. ۵۰ درصد دیگر مربوط به کمکاری و عملکرد خود حوزویان است که باید مراقبت شان و به قول حضرت امام ذی طلبگی را میکردند که احیانا نکردند.
برخی معتقدند حوزه علمیه بیش از حد سیاسی شده و این سیاسیکاریها در دور شدن مردم از آنها تاثیر داشته است.
ببینید وقتی میگویید حوزه علمیه یعنی چند۱۰هزار طلبه که عده قلیلی از آنها مناصب حکومتی دارند؛ آنچه از سوی جامعه دیده میشود مربوط میشود به بخشی از رفتار طلبههایی امثال من که نماینده مجلس هستم یا قاضی هستند و ممکن است همراه با ایراداتی باشد لذا منصفانه نیست این به همه حوزه علمیه تعمیم داده شود. واقعیت این است که قریب به اتفاق طلبههای حوزه علمیه در فقر زندگی میکنند و زندگی سالمی دارند. آنهایی هم که در مناصب حکومتی هستند ممکن است برخی آداب طلبگی را رعایت نکنند غافل از آنکه این عملکرد او بیش از همه به چشم میآید لذا باید مراقب باشیم.
وقتی افرادی مانند آیتالله یزدی عنوان میکند طلبهها بدانند در آینده شورای نگهبان و قوه قضاییه در دست آنها است آیا چنین اظهارنظرهایی این تلقی را به جامعه نمیدهد که قرار است تبعیضی صورت بگیرد و خود این مواضع محلی شود برای فاصله گرفتن از مردم؟
آیت الله یزدی ممکن است گاهی ادبیاتی استفاده کند که من این ادبیات را نپسندم کما اینکه نمیپسندم به صورتی که بخواهد به طلبه القا کند شما درس بخوانید که به مناصب قدرت برسید اما از سوی دیگر ما همه مسائل را خطی میبینیم یعنی اگر همین حرف را آقای خاتمی گفته بود رسانههای اصلاحطلب به یک شکل منتقل میکردند و رسانههای اصولگرا آن را به شکل دیگری منتقل میکردند و حال که آقای یزدی آن را بیان کرده به صورت دیگری انعکاس داده میشود و این اخلاق حرفهای رسانهای نیست. در خلاء احزاب بار به دوش رسانهها افتاده است. به طور کلی ادبیاتی که گفته شده پسندیده نیست حال اینکه نیت از این بیان چیز دیگری بوده است. مثلا میتوانست اینگونه بیان شود که شرایط طلبه نسبت به قبل از انقلاب تغییر کرده است و شما باید خوب درس بخوانید و به لحاظ رفتاری خود را ارتقا ببخشید چرا که در قانون اساسی جمهوری اسلامی سمتهایی تعریف شده که شرط آن اجتهاد است مانند ۶ فقیه شورای نگهبان، ریاست قوه قضاییه و ولی فقیه لذا شما در چشم خواهید بود. بنابراین دیگر طلبهها تنها وظیفه تبلیغ ندارند، مسلما طلبهای که برای اداره کشور تربیت میشود با طلبهای که فقط مسئله میگوید فرق دارد. اگر آیتالله یزدی تنها در حوزه درس میداد کل مراجعات به ایشان محدود میشد به پاسخ به سوالات یا پرداخت وجوهات شرعی اما وقتی از حوزه بیرون میآید و به شورای نگهبان میرود در حاکمیت نفوذ پیدا میکند حال اگر صحبتهای چنین فردی به معنای ارتقای طلبگی باشد چه اشکالی دارد؟! ما به جای دستگیری مچگیری میکنیم.
برخی هشدار میدهند که حوزه نباید به سمت تندروی برود، نگاه شما چیست؟
این به حوزه علمیه ختم نمیشود و مواضع متفاوت در همه جا هست و ربطی به حوزوی بودن ندارد. امروز که آقای احمدینژاد این همه هزینه برای کشور ایجاد کرده تربیتیافته دانشگاه است. آقای مصباح یزدی تربیت شده حوزه است آقای موسوی خوئینیها هم تربیت شده حوزه است. لذا افراط و تفریط در همه نحلهها وجود دارد.
اما همان زمان بخش زیادی از حوزه حامی احمدینژاد بودند.
بخش زیادی هم حامی اقای موسوی و کروبی بودند. اصلا خود آقای کروبی که حوزوی است. من میخواهم بگویم نظرات متفاوت وجود دارد. همانطور که بخشی از احمدینژاد حمایت کردند و نقد به آنها وارد است از سوی دیگر افرادی مانند آیتالله هاشمی رفسنجانی هم بودند که از ابتدا نقد داشتند. حال آقای مصباح یزدی و حامیانشان ان زمان به این باور نرسیدند و این موضوع را درک نکردند و امروز به اینکه احمدینژاد منحرف شده است باور دارد.
Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.