اعضای حقیقی شورا هیچ اثر وجودی‌ای ندارند!

شورای عالی انقلاب فرهنگی، نمی‌تواند نقش شورایی داشته باشد.

شورای عالی انقلاب فرهنگی با این که در قانون اساسی نیامده و جایگاه حقوقی آن در جایی تعریف نشده است، اما از بدو پیدایش تاکنون به عنوان عالی‌ترین نهاد ناظر برفعالیت‌های فرهنگی و سیاست‌گذار این عرصه، با اعضایی حقوقی (۲۱ نفر) و حقیقی منصوب رهبری (۲۰نفر + دو عضو افتخاری)، با ریاست رئیس‌جمهوری محترم شناخته می‌شود. با توجه به همین انتساب و مأموریتی که از آنان انتظار می‌رود، در طول مدت فعالیت، از امکانات و نیروی انسانی معتنابهی برخوردار شده است، هر چند هنوز برای دسته‌ای از صاحب‌نظران، طبقه‌بندی روشنی برای تعامل و ارتباط آن با نهادهای دیگر و حتی برخی از وزرات‌خانه‌ها روشن نیست و گاهی پرسش‌هایی پدید می‌آید، اما سخنان اخیر آقای رحیم‌پور ازغدی که خود بیش از ۱۰ سال عضو حقیقی شورای عالی و منصوب از طرف مقام معظم رهبری است، مایه شگفتی شده است. وی که در دوره قبلی، مدتی از عضویت شورا استعفا داده و مایه بگومگوهای زیادی شده بود، در طرح ضیافت اساتید دانشگاه اراک (۱۰ تیر ۱۳۹۶)، درهتلی در مشهد مقدس، به بهانه گزارشی از سند ۲۰۳۰، با انتقاد جدی از ارکان مختلف نظام، به مناسبتی به نقد جایگاه و نقش شورای عالی پرداخت و سخنانی بر زبان راند که به راستی سوال‌برانگیز و شگفتی‌آفرین بود. وی در آن جمع (کمتر از ۲۵ نفر) که البته بخش‌هایی از آن در صداوسیما با عنوان سخنرانی در جمع اساتید دانشگاه‌ها، انعکاس یافت و بخش‌های دیگر در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود، در خصوص شورای عالی گفت:
«ما در شورا دو تا مشکل داریم؛ اعضای حقوقی که امکانات دارند، بودجه دارند… اینا غالبا نگران بودجه و تشکیلات و اعتبارشون پیش رئیسشونند، نمی‌خوام بگم دنیاطلبن و اینا، بعضیشون این جورین، بعضیشون نیستن. بعضی‌ها می گن هر کی رئیس بشه ما نوکر رئیسیم…یک بار یکی ازینارو من ندیدم نظر شخصیش خلاف رئیس‌جمهور وقت باشه… اشخاص حقوقی ما اینا هستن. البته یکی دوتا استثنا داریم. اشخاص حقیقی هم که بنده و بعضی‌های دیگر، ما کاره‌ای نیستیم، نه بودجه‌ای، نه چیزی دستمون نیست. اشخاص حقیقی هم دو تیپند: باز یک اکثریت که خب غیر از بنده همه از بزرگان و علما و شخصیت‌های علمی کشورند، و این قدر محترمند که من در این ده دوازده سالی که بودم یک بار نشنیدم اینا حرف بزنند، و خوب شأن بالاتر از حرف زدنه اصلا؛ احساس تکلیف نمی‌کنند یا میگن شأن مطالب پایینه هنوز باید بیاد بالاتر، یا احساس می‌کنند اصلا وجودشان و نشستنشان روی صندلی‌ها خودش موضوعیت داره و مایه برکته. بارها می‌گم شما که در این حوزه صاحب‌نظری، استادی چرا حرف نمی‌زنی؟ جواب نمی‌دن اصلا چون شان بالاتر ازین حرفاست. شاید مثلا در قیامت اینا روشن بشه که بعید می‌دونم روشن بشه. مثلا یکی از این بزرگان که همه می‌شناسنش، ایشون در تمام این سال‌ها فقط یک بار اظهار نظر کرد، راجع به یک ساختمون کجی تو اصفهان که آثار باستانی هست یا نیست! نمی‌دونم اصلا چیه این‌ها مثلا تعریفشون چیه از… من بهترین حالتی که حدس زدم اینه که در نفس‌الامر شورای نگهبان، در لوح محفوظ وجود اینا یه آثار باطنی داره و باعث قوام به اصطلاح این مُثُل نوری شورای انقلاب فرهنگی است در آسمان‌های بالا. اینا برای اون اونجا شرکت می‌کنند، یعنی اگر نباشند آثار تکوینی داره، تو شورا باشن یا نباشن، چون هیچ اثر وجودی هیچ اثر وجودی ما ازینا ندیدیم! یک گروه از دوستانند که اقلیتند موضع می‌گیرن، حالا درست یا غلطشو کار ندارم، موضع می‌گیرن. منتها موضع باز تا وقتیه که سمبه پر زور نیست، یعنی تا وقتی که بحث بی‌خطر و کم‌خطره بحث می‌کنند، ولی وقتی می‌بینن رؤسا مشکل دارن و مخالفن، باز این جور جاها صحبت نمی‌کنن. معمولا سه چهار نفر توی شورا هستن که دیدگاهاشونم با هم فرق می‌کنه و توی همه جلسات بحث می‌کنن اعتراض می‌کنن و ادامه می‌دن بحثشونو. ما این مساله رو توی شورا داریم.»
داوری در صحت این ادعا و تحلیل، آسان نیست، اما به راستی شورایی که قرار است با پشتوانه حکم رهبری، بالاترین تصمیم‌های فرهنگی نظام را اتخاذ کند، آیا می‌تواند چنین باشد؟ راحت نمی‌توان پاسخ گفت، اما نیازمند تأمل جدی است.

دیگر مطالب

Comments are closed, but trackbacks and pingbacks are open.